امسال هم که با همه ی هفته هاش رفت
یک جمعه نبود زمان قرار تو
با این شکوفه ها دل من خوش نمی شود
آید پس از کدام زمستان بهار تو
قلب مرا ز خانه تکانی معاف کن
بگذار روی شیشه بماند غبار تو
این روزها همه به سفر فکر می کنند
من قصد کرده ام که بمانم کنار تو
امسال که به درد ظهورت نخورده ام
سال جدید کاش بیایم بکار تو
یا صاحب الزمان جهانم بی شما الف ندارد
همه با هم لحظه تحویل سال
اللهم عجل لولیک الفرج
سر میدهیم
خدایا! جان این همسایه کافر من را بگیر.
(طوری که مرد کافر می شنید)
زمان گذشت و فرد بیمار شد.
فرد میگفت خدایا ممنونم که بنده ات را فراموش نکردی و غذای من را در خانه ام ظاهر میکنی و لعنت بر آن کافر خدا نشناس ... !
روزی از روزها که خواست برود غذا را بر دارد ، دید این همسایه کافرِ است که غذا براش می آورد.
از آن شب به بعد، فرد میگفت: خدایا ممنونم که این مرتیکه شیطان رو وسیله کردی که برای من غذا بیاورد.
یک شرکت سیاحتی ـ زیارتی اردنی پس از جلب موافقت مقامات مربوطه از دو سال پیش اقدام به ساخت ضریح برای قبر صدام کرده است. لذا جمعی از شاعران، طنزپردازان و زیارتنامهسرایان ایرانی نیز تهیه متن زیارتنامه مرقد صدام در تکریت را بر عهده گرفتند. توجه شما را به این زیارتنامه جلب میکنیم:
از در وارد میشوی، پشت خود را به ضریح میکنی و چنین میگویی:
السلامُ علی القابیلِ القاتلِ أخیه،
السلامُ علی النرونِ خصمِ الله و خصمِ الناس،
السلامُ علی الآتیلا الجانی بالفطره،
السلامُ علی التموچینِ شرّ الخلق فی زمانه و کل الأزمنه،
السلامُ علی الهیتلرِ و الجرجیلِ و الاستالینِ،
السلامُ علی کلُّ رؤساءِ الجمهورِ الامریکیه، سیّما الجرج البوشِ الاول و الثانی،
السلامُ علی القاتلینَ و الجانیینَ و الدیکتاتورینَ و المتنجّسینَ کلّهم و نقمهم الله و دَرَکاتُه.
و السلامُ علیک، أیها الملعونُ المدبورُ القاتلُ المقتول.
أشهدُ أنّک قتلتَ الناسَ کثیراً بغیرِ دلیلٍ و قطعتَ لسانَهم علانیهً و سراً.
خَسِرَ و خَذُلَ من اتّبَعَک، لأنک ماشی بالرأسِ الی الدَرَکِ الأسفل و ینتظرُ مقعدُک الچوبَ النیمسوزِ و ینتظرُ حَلقُکَ الحیّهُ الزبانیه.
و أشهدُ أنّک بابُ الشیطانِ الاکبرِ و المأخوذُ عنه.
فَاشهدْ لى بهذهِ الشهادهِ لأکونَ من اللاعنینَ و الفاحشینَ و التافّین [التافّ: تُفکننده] بمرقدک المنحوسه.
الفلانُ علیکَ و على روحِکَ الذلیلِ و على جِسمکَ الکثیفِ.
نَطلُبُ بهذهِ الزیارهِ خُذلانَک و إدبارَک یا خافِنُ [خافن: اسم فاعل از ریشه خَفَن] یا لاجِنُ [لاجن: اسم فاعل از ریشه لجن] یا غابِن.
اللهم إنّی أسالک أَن ضربتَ هذا المیّت بأنواع المجازاتِ الممکنه و تَختَمتَه بالخلود فی الّلَجنِ و النار.
لاحولَ و لا قوه إلّا بالله، أَللهمّ استجبْ لنا و تقبّلْهُ بکرَمک و برحمتک و عافیتک.
آنگاه پشت به ضریح میکنی و بیرون میآیی.
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار، گفتگوی جالبی بین آنهادر گرفت. آنها به موضوع «خدا» رسیدند؛ آرایشگر گفت: “من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد.”
مشتری پرسید: “چرا؟”
آرایشگر گفت: “کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض میشدند؟ بچههای بیسرپرست پیدا میشدند؟ این همه درد و رنج وجود داشت؟ نمیتوانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این چیزها وجود داشته باشد.”
مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد؛ چون نمیخواست جروبحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. در خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده...
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: “به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.”
آرایشگر با تعجب گفت: “چرا چنین حرفی می زنی؟ من اینجا هستم، همین الآن موهای تو را کوتاه کردم!”
مشتری با اعتراض گفت: “نه! آرایشگرها وجود ندارند؛ چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمیشد.”
آرایشگر گفت: “نه بابا؛آرایشگرها وجود دارند، موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.”
مشتری تایید کرد: “دقیقاً! نکته همین است.خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمیگردند.
برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.
شجره ملعونه
شهید علیرضا مرادی شهادتت مبارک
بیانیه محکومیت اعدام شیخ مجاهد شهید نمر باقر النمر
محرمان محرم (روضه)
محرمان محرم (اشک)
محرمان محرم (سفیر غریب)
به مناسبت فاجعه ی خونین منا
حلیم بودیم برای حلیم خوردن
\گمنام چو مادر\
ماتریس متقارن ادبی
کاش نمازهایم نماز شود!!!
مدل کسب و کار الاغ مرده
اصلاحات انگلیسی
دربست بهارستان ...
[همه عناوین(492)]